زخم عشق خورده ها

عاشقان واقعی

 

دختر پسری با سرعت 120کیلومتر سواربر موتور سیکلت

 

دختر:آروم تر من می ترسم

 

پسر نه داره خوش میگذره

 

دختر:اصلا هم خوش نمی گذره تو رو خدا خواهشمیکنم خیلی وحشتناکه

 

پسر:پس بگو دوستم داری

 

دختر:باشه باشه دوست دارم حالا خواهش میکنم آروم تر

 

پسر:حالا بغلم کن(دختر بغلش کرد)

 

پسر می تونی کلاه ایمنی منو بذاری سرت؟داره اذیتم می کنه.

 

و....

 

روزنامه های روز بعد:موتور سیکلتی با سرعت 120کیلومتر بر ساعت به

 

ساختمان اثابت کرد موتور سیکلت دو نفر

 

سر نشین داشت اما تنها یک نفر نجات یافت حقیقت این بود که اول سر

 

پایینی پسر متوجه شد ترمز بریده اما نخواست

 

دختر بفهمه در عوض خواست یه بار دیگه از دختره بشنوه که دوستش داره

 

(برای آخرین بار)

نوشته شده در جمعه 4 بهمن 1392برچسب:داستان,غم,عشق,موتور,تصادف,ساعت 13:52 توسط رامین
 Top Blog
مسابقه وبلاگ برتر ماه




قالب جدید وبلاگ پیچك دات نت